محل تبلیغات شما
قبل از اینکه عنوان رو بنویسم(چیزی هم به ذهنم نمیاد)میخوام بگم نمیدونم چی میخواد از آب در بیاد  ،اره اصلا همینو عنوانش میکنیم.

زانوهاشو به زمین زده بود و گوششو چسبونده بود به زمین که زیر قفسه ها رو خوب ببینه ،دنبال یه چیزی میگشت ،تو اون حالت بود که یه نفر خیلی یهو عکسی رو تو گوشیش گرفت جلوی چشماش ،دیگه نفهمید چی شد .
غم عمیقی رو با خودم تا ماشین کشوندم و با هم سوار ماشین شدیم ،پیاده شدم در حیاط رو باز کردمو اومدم داخل ،پنجره رو کنار زدمو کلید در رو برداشتمو و در خونه رو باز کردم ،تو اون تاریکی در یخچالو باز کردمو بدون اینکه حتی نگاه کنم زود بستم ،اومدم سمت اتاقمو الان دو ساعتی میشه که زانوهامو رو به بالا جمع کردمو دارم فکر میکنم چطور بگم که صدای ساعت تو گوشه چپمه و صدای بخاری تو گوش راستمو چشام به پرده زل زدن ،حس میکنم عاری از هر گونه تفکر و ایده ام حتی برای چرخوندن گردن و نگاه کردن ،نه این مرگ نیست این یه دلتنگیه عمیقه که یادم میاره احساس عاقلانه ترین تصمیمه،اینکه خودتو توش رها کنی ،مثل آهسته افتادن لذت بخشه.دیشب خیلی فکر کردم به دلتنگی به تو  و اپلود این مطلب رو به امروز موکول کردم ،احساسم نسبت به خودم تو زمینه ی تصمیم گیری هام و عمل به اونها اینطوریه که هر چقدر ریاضی وار با مسائل کنار میام همونقدر با دیدن یه عکس بهم میریزم  
دلتنگیم انقدری بزرگ بود که بخوام زنگ بزنم یا پیامک بدم ،نمیدونم شاید بعد ها پشیمون بشم ولی انجام ندادن این کار تو این لحظه بهترین کار ممکنه .تولدت و تبریک میگم چون با وجود اینکه نیستی و ماه هاست ازت بی خبرم ولی یه پارت از زندگیم بودی که براش و برات احترام زیادی قائلم.

شخم زدن باغچه و چیزهای جدید

به اختصار کمی دلتنگی،کمی هَم کمی غم

حرف های خسته کننده ی جدید و جذابیت بیش اندازه ی آنها

رو ,تو ,یه ,اینکه ,باز ,چی ,میخواد از ,بود که ,آب در ,رو به ,از آب

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

incethoco jiportajef برترینها کانون ریاضی گیلان(خانه ریاضی رشت) مدار امام هشتم کدآنلاین اینـــــــجا بـــــــــدون من امپراطوری گوگوریو شهدای دفاع مقدس شهر ترکالکی وبلاگ نمایندگی پرستار