محل تبلیغات شما
در لحظه ی بزرکی از تردیدم ، مینویسم و با دو باره خوندن کلمه قبلی اونو پاکش میکنم این لحظه تکرار میشه و همه چیز از بین میره ،، مینویسم مجبورم ،پاک میکنم و مینویسم مرددم و به این فکر میکنم اکه ترید رو پاک کنم چی باید بنویسم!
از دست دادن!وقتی اینو مینویسم ازخودم میپرسم ،من با خودم راجع به خودم حرف میزنم !من میگه چیزی مال من نیست !من فقط من رو دارم و این صفحه رو که من روش مینویسه ،خوشبختانه هیچ کدوم هیچ وقت حرف به اندازه ی کافی نداشتیم ، پر کردن این سطر ها مثل ساختن چیزیه که هیچ وقت وجود نداشته ،من دیگه نمیترسم به زنبورها اجازه میدم روی صورتم بشینن و حتی اگه دوست داشتن نیشم بزنن،من دیگه متنفر نیستم، من دیگه نیستم.

شخم زدن باغچه و چیزهای جدید

به اختصار کمی دلتنگی،کمی هَم کمی غم

حرف های خسته کننده ی جدید و جذابیت بیش اندازه ی آنها

مینویسم ,میکنم ,رو ,لحظه ,وقت ,،من ,هیچ وقت ,به اندازه ,اندازه ی ,حرف به ,وقت حرف

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مطالب علوم تربیتی (خدا) (امام حسین) thierasdefe wolf154 دستگاه اسیاب و بازیافت سیم مس پروژه های ایکسل و اکسز (accessexcel) نکته های ناب موفقیت متعالی servo bergobacham rioblacjuncsound